۱۳۹۲ بهمن ۲۵, جمعه

دیدن آزاد مرد روزگار ما از نزدیک ...

 دیدن آزاد مرد روزگار ما از نزدیک و دست دادن رو بوسی احوالپرسی با مرد نیک و یک روزگارعصر ما  کلی به  خودم افتخار  کردم  که امروز رفتم از نزدیک اقای نوریزاد را ملاقات کردم

 البته قبلا یک بار در نزدیکی تجریش دیده بودمش ولی به خودم جرات دست دادن و احوالپرسی نداده بودم چون اولا با یک شخصی در حال صحبت کردن بود  فکر میکردم بروم نزدیک شاید مزاحم شوم

عجب مردی با احترام و با وقار و با شخصیت و البته و صد البته آدم شناس در آن چند دقیقه ای با ما هم کلام شد طوری رفتار کرد که انگار چند سال است ما را میشناسد انقدر صمیمی و مهربان بود که تا سه  روز انرژی و شور شوق  در من ایجاد کرده بود دوست داشتم وقت و جا مکان اجازه میداد تا چند ساعت  پای صحبت های شیرینش می نشستم ولی افسوس که نگهبان دم درب وزارت اجازه ایستادن را نمیداد
چند کلام با آقای نوریزاد و هم سن و سالهای  آقای نوریزاد صحبت دارم!
1- به چه دلیل حرفهای آقای  خمینی را باور کردید و انقلاب راه انداختید
2-آیا شاه قابل اصلاح نبود که آقای  خمینی سوار بر موج شد و این ملت را به بیراه برد
3- به نظر شما اگر زمان شاه بود مملکت ایران الان در کجای این دنیا ایستاده بود(از همه لحاظ )
4-نظر شما در مورد کشتار دهه شصت چیست
5- در انتخابات 88 که خون های زیادی جبار زمان ریخت چه خواهد شد
6- اینده این نظام کاملا فاشیست دینی را چگونه میبینید

در آخر موقع خداحافظی   به من و  دوستم گفت شبیه آدم های زحمت کش هستید که کاملا راست گفته بود چون من از بچگی در این مملکت جوانی خودم را گذاشتم ولی هنوز هم به جایی نرسیدم  بعد آنکه با آقای نوریزاد خداحافظی کردیم دوست من گفت از کجا فهمید که ما کارمان چیست
گفتم انقدر زحمت و سختی کشیده میداند کسانی مثل ما در اثر کار و سختی کمرمان خم شده  دوست من ؟
 خدایا ما را از دست این نظام دروغ و دزد و وطن فروش رها کن

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر